خانواده سالم = زندگی سالم

سبک زندگی اسلامی

خانواده سالم = زندگی سالم

سبک زندگی اسلامی

خانواده سالم = زندگی سالم
وبلاگ شخصی یعقوب ایزدپناه
💖 کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است 💖
💠خانواده سالم = زندگی سالم💠
🌷 قالب عددی 🌷
💖در پیام رسان سروش دنبال کنید 👇👇👇
sapp.ir/khanevadeysalem
نویسندگان
پیوندها
آخرین نظرات

نکته ها و توصیه های تربیتی کودکان

1 -آسیب های تربیتی ای که از جانب اولیا و مربیان به قصد تربیت و اصلاح رفتار و از روی دلسوزی و محبت به کودکان وارد می شود احتمالاً بیش از آسیب هایی است که از جانب دیگر عوامل صورت می گیرد !

 

2 -اگر می خواهید فرزندتان نسبت به مسئولیت های خود بی تفاوت نباشد حساسیت بیش از حد نسبت به مسئولیت های او نشان ندهید . ( سعی کنید ظاهراً بی تفاوت باشید تا او خود به تکالیف و وظایف خود حساس شود ) .

 

3 -برای رسیدن به اهداف تربیتی ، اگر می خواهید سریعاً به مقصودتان نائل آیید آهسته و تدریجی حرکت کنید .

 

4 -تربیت کردن ، رها کردن متربی از بستگی ها و وابستگی ها به سوی رشد و تعالی است و نه رام کردن و مطیع کردن او در دام خواسته ها ." یقبُضکَ عَمّا لک و یبسُطکَ فیما لَه " "قبض می کند تو را آنچه برای توست و رها می کند تو را در آن چه برای اوست. "

 

5 -آموزش راه های رسیدن به حقیقت مهم تر از خود حقیقت است . این راه ها را به کودک نشان دهید .

 

6 -مهارتِ سکوت غالباً بیش از مهارتِ حرف زدن ارزش اثرگذاری دارد . با مهارت سکوت پیام خود را به کودک برسانید .

 

7 -معمولاً پدر و مادر در اثر حمایت و محبت نمی توانند کودک را به قدر کافی به خود واگذارند. در محبت نمودن معتدل باشید ، زیرا ساختمانِ تربیتِ متعالی بر شانه های محبت متعادل بنا می شود .

 

8 -کودک در خانواده به خاطر مراقبت های افراطی و بایدهاو نبایدهاغالباً خودش نیست ، همه چیز را طوطی وار اقتباس می کند ؛ او به جای این که نقش بگیرد ، نقش بازی می کند . بنابراین اجازه بدهید کودک ، هنر خود بودن و خود شدن را در خود شخصاً کشف کند .

 

9 -یکی از ظرافت های هنر تربیتی این است که هرگز در هنگام تنبیه ، کودک را تا مرحله ای از پافشاری پیش نبریم که در آن خود را محکوم یافته تلقی کند،بلکه مقاومت مانع را چنان حساب کنیم که بتواند بر آن فائق آید و تنبیه ، ابزاری برای آگاهی باشد و نه برای ترس و تهدید.

 

10 -در برنامه های تربیتی باید پیام تربیتی به گونه ای طرح و ابلاغ گردد که مخاطب آن را یکی از پدیده های ذات خود حس کند .

 

11 -هر یک از افراد ، تربیتی درخور و شایسته با شخصیت و طبیعت خود دارند . از شبیه سازی و شبیه پروری پرهیز کنید .( "قُل کُلُّ یعمَل عَلی شاکِلّتِه " ؛ " بگو هرکدام به راه و روش خویش عمل کند.")

 

12 -هر چه محیط و زمینهیتربیت آماده تر باشد شرایط پذیرش پیام تربیتی مستعدتر و کاراتر است . آماده سازی عاطفی و درونی ، هنری بس عمیق تر از پیام دهی و اندرزگویی است .

 

13 -تربیت کودک الزاماً مبتنی بر تعامل بین طبیعت او و دنیای پیرامون است ؛ پس در این تعامل به اقتضای طبیعت و محیط او سهیم باشیم .

 

14 -هدف تربیت باید توسعه و گسترش ظرفیت درونی و قوه فهم کودک باشد و نه تحمیل و تزریق معلومات و محفوظات به او .

 

15 -در روش تربیتِ فعال ، مربی می کوشد تا خود را از نظر ذهنی و عاطفی در موقعیت متربی قرار دهد ، در حالی که در روش تربیت انفعالی ، مربی ، کودک را در موقعیت خود قرار می دهد . در روش تربیت فعال ، مربی مشوّق ابداع و خلاقیت است ، حال آن که در روش انفعالی ، مربی القا کننده و ایجاد کننده عادت صوری است .

 

16 -وظیفه اولیا و مربیان هموار ساختن مسیر رشد و تعالی کودک است و نه راندن یا کشاندن او به سوی هدف ؛ زیرا فرق است بین رشد" کنش گر"  و رشد" کشانگر."

 

17 -تنبیه باید به قصد بیداری دل باشد و نه تهدید جسم ، پس تا از نتیجه بیدارسازی تنبیه مطمئن نشده اید اقدام به تنبیه نکنید .

 

18 -باید دانست که غالباً کودک علت آنچه را که شما عیب می دانید نمی داند،لذا قبل از سرزنش ، او را توجیه کنید تا فاصله ای بین فهم شما و او ایجاد نشود .

 

19 -رشد و پیشرفت به وسیله خود کودک و در یک پویشِ درونی صورت می گیرد و پدر و مادر و یا معلم و مربی تنها مددیار ، راهنما ، مدل نما ، محرک و مشوق او هستند و بس ؛ همانند دارو در کارتن ، طبیب در معالجه بدن و باغبان در پرورش گل !

 

20 – مانباید کودک را " دانش اندوز" بار آوریم ،بلکه باید او را در برابر صحنه ها و اشیایی قرار دهیم که خود بیندیشد و دریابد و گاه با احتیاط و بسیار مختصر او را راهنمایی کنیم تا به جای اندیشه آموزی ، اندیشه ورزی را پیشه کند .

 

21 -مربی باید بداند که اندرزها و درسهای اخلاقی وقتی اثر نیکو دارد که متربی شخصاً پذیرا باشد ، در غیر این صورت نه تنها بی فایده است ، بلکه نتیجه ای وارونه به دنبال دارد .

 

22 -مربی باید" تجارب تربیتی" را به جای اندرزهای کتابی و لفظی در معرض کودک به نمایش بگذارد تا او فرصتِ تجربهیواقعیت را در زندگی خود دریابد .

 

23 -کودک ، بسیاری از امور را که دیدنی نیست از راه دیده می آموزد ، مثل صدق و صفای درونی ، شرافت نفسانی ، نجابت اخلاقی و وقار معنوی و این آموزه های نادیدنی و ناگفتنی پایدارتر و عمیق تر از امور دیدنی است .

 

24 -در تربیت دینی باید پرورش حس مذهبی و تفکر دینی ، مقدم بر اطلاعات و دانش دینی باشد ؛ زیرا تربیت دینی یعنی زیستن طبق معتقدات دینی و نه صرفاً دانستن و حفظ کردن اطلاعات دینی !

 

25 -قبل از تمایل و تقاضای متربی ، از انتقال پیام تربیتی خودداری کنید ، به ویژه در تربیت دینی.

 

26 -حد فراگیری مفاهیم تربیتی هر کودک را ظرفیت هوشی و انگیزشی او تعیین می کند ، لذا از تحمیل و تراکم مفاهیم فراتر از ظرفیت او باید پرهیز کرد .

 

27 -در ارائه الگوی تربیتی مورد نظر سعی شود مواردی را مطرح کنیم که کودک به طور خود انگیخته به آنها نیاز دارد ، زیرا کودک به چیزی توجه می کند که در ترازِ رغبت اوست.

 

28 -کودکان باید نسبت به نوع رفتارهایی که از آنان انتظار داریم شناخت کافی داشته باشند ؛ این شناخت در میدان مشاهده حاصل می شود .

 

29 -تربیت هرگز در یک بُعد متمرکز نمی گردد بلکه همواره جنبه های عقلانی ، عاطفی ، اخلاقی ، اجتماعی ، جسمی ، علمی و .... در جامعیت بخشیدن به آن دخالت دارند .

 

30 -درون مایه های تربیت صحیح در طبیعت کودک وجود دارد و او باید از طریق خودیابی ، خودفهمی و خود رهبری ، آنها را در تعامل با محیطی سالم کشف و تقویت نماید .

 

 

 

 

 

31 -مفاهیم تربیتی را با زندگی واقعی کودک ، با تجربیات روزمره و با نیازها و خواسته های او همراه سازید ، قطعاً تأثیر گذاری آنها پایدار و مستمر خواهد بود .

 

32 -در اندرزهای تربیتی سخنِ دلپذیر را با دلِ سخن پذیرهمراه سازید . مطمئن باشید که بر دل نشیند و در عمل ظاهر شود .

 

33 -تربیت باید در بیشترِ موارد اختیاری و آگاهانه باشد تا توسط خود کودک و بدون اجبار و اکراه انجام پذیرد .

 

34 -اگر هزار سخن از بیرون بگویی تا از درون مصداقینداشتهباشد سود ندهد . پس تربیت بدون آمادگی روانی و عاطفی عقیم است ."همچون درختی که تا ریشه در عمق نداشتهباشد اگر هزار سیل آب بر او ریزی سود ندارد و اگر همه عالم نور گیرد ، تا در چشم نوری نباشد هرگز نور را نبیند."

 

35 -هُنِر مربی ، پرورش حس نیاز در متربی است به آنچه که اقتضای رشد و تعالی اوست ، زیرا هدف تعلیم و تربیت حصول لحظات جذبه برای دست یابی به حقیقت است .

 

36 -گفته اند :" تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد" ، پس اول ، رغبت و بعد تربیت ؛ یا اول ، ترغیب و بعد تبلیغ .

 

37 -در سرنوشت آدمی همهیعلم ها در اصل سرشته اند ، پس سرشته ها را به رشته ظهور درآورید .

 

38 -عمیق ترین و پایدارترین آثار تربیتی در غیر مستقیم ترین روش های تربیتی است .

 

39 -در تربیت اصیل ، الگوهای عملی مؤثرتر از آموزش های گفتاری است .

 

40 -پایدارترین فضایل تربیتی در غیر رسمی ترین موقعیت های تربیتی حاصل می شود ، بنابراین از تربیت رسمی و تصنعی بپرهیزید .

 

41 -اصیل ترین روش های تربیتی ، طبیعی ترین ، ساده ترین و صمیمی ترین آن هاست .

 

42 -تربیت واقعی کودک باید خودانگیخته به جای دگرانگیخته ، طبیعی به جای تصنعی ، اکتشافی به جای اکتسابی ، تدریجی به جای دفعی ، درونی به جای برونی و تجربی به جای ذهنی باشد.

 

43 -هر کس اصالت خود را براساس فطرت خود حفظ می کند یا بهتر بگوییم به سبک خودش شکل می گیرد. پس روش تربیتیاین نیستکه افراد را به یکدیگر شبیه سازد، بلکه هدف آن است که با فراهم کردن شرایط ، برای هر یک از افراد بر تفاوت هایشان بیفزاید .

 

44 -خیر انسان در تفاوت های فردی است ، پس به این تفاوت ها احترام بگذاریم و آنها را عمیق تر و عنی تر کنیم .

 

45 -برده کسی است که هدف دیگری را به معرض اجرا درآورد ، پس در تربیت ، هدف هر فرد مختص به خود اوست .

 

46 -اهمیت این که دانش آموز چیزی را با اکراه یاد نگیرد بیشتر از اهمیت دانشی است که باید بیاموزد !

 

47 -این واقعیت را باید بپذیریم که کودک ، آدمی تر و دیدنی تر از بزرگسال است .

 

48 -جریان تربیت فقط افزایشی نیست بلکه کاهش نیز می تواند در پیشرفت تربیت دخالت نماید .

 

49 -کودک باید به نحوی تربیت شود که عمل خوب ، به سهولت از او سر بزند، نه این که با اکراه به آن تن در دهد .

 

50 -طوری رفتار کنید که گویا انتظار دارید به سخنان شما عمل شود ، زیرا کودکان تحت تأثیر اطمینانی که در سخن ، لحن صدا و اعمال شما وجود دارد قرار می گیرند .

 

51 -تعلیم و تربیت باید همیشه آدمی را از مستعدترین جنبه اش تحت تأثیر قرار دهد .

 

52 -برای کودک ، رشد و تحول باید رهایی دهندهیبی وقفهیاو از وجود دیروز خویش به سوی وجود برتر او باشد .

 

53 -کودک چیزی را یاد می گیرد که به آن نیاز دارد ، پس مطالب را بر کانون نیاز کودک همراه سازید .

 

54 -کودک ، بسی برتر از آن چیزی است که انجام می دهد ، و بسی عمیق تر از آن چیزی است که بیان می کند .

 

55 -هیچ دانش آموزی در جهان صرفاً به کمک آنچه می شنود و به یاری آنچه حفظ می کند، پیشرفت نمی کند،بلکه پیشرفت او بسته به مهارت هایی است که در میدان عمل به دست می آورد .

 

56 -بعضی از دانش آموزان از اشتباهات خود بیشتر یاد می گیرند تا از موفقیت هایشان ، پس بگذارید دانش آموزان از اشتباه کردن نهراسند و پیشرفت خود را نه در" خطاگریزی" بلکه در" خطازدایی" بجویند .

 

57 -ایجاد انگیزه ، تشنگی ، کنجکاوی ، تعارض ، تحرک زایی، تضاد رشدآور ، موقعیت های مبهم و .... مبنای رشد و کمال و تعادل جویی درکودک است. زیرا لازمهیتعادل جویی متزاید و متعالی آدمی مستلزم بر هم خوردن تعادل های قبلی است .

 

58 -هر فردی به همان اندازه موفق است که می خواهد . خواستن و نیاز به موفقیت را در کودک زیاد کنید . زیرا نیاز به پیشرفت مهمتر از دست یابی به پیشرفت است .

 

59 -انسان با اعتنا به جزئیات بزرگ می شود و نه با اتکا بر کلیات ؛ در رفتارهای جزئی ، پنهان و به ظاهر بی اهمیت خود دقت نمائیم .

 

60 -طرح تربیت انسان از درون است و طرح های بیرونی فراهم کننده شرایط بروز و ظهور آن هستند . به عبارت دیگر قوانین تربیت در طبیعت کودک منقوش است ، فقط باید کشف کرد و آشکار ساخت .

 

61 -فرق است بین عادت و ملکه ؛ در تربیت ، عادت مانع آگاهی و رشد و ملکه عامل پایداری و ثبات و تداوم خصائص اخلاقی است . در ملکه شدن استمرار نیت وجود دارد ولی در عادتِ صرف ، تکرار افعال و اعمال مکانیکی و قالبی وجود دارد .

 

62-مأموریت انبیا در تربیت آدمی ،ابتدا تذکر دادن است ، یعنی آدمی را به یاد معرفتی که دارد می اندازد .این روش نوعی رهیافت اکتشافی در تربیت درونی است .

 

63 -کودک در تربیت باید آزاد باشد اما همراه این آزادی باید ظرفیت کودک را برای درک ضرورت آزادی گسترش داد ، زیرا آزادی نه دادنی است و نه گرفتنی ، بلکه آموختنی است .

 

64 -هدف آموزشگاه باید انتقال و تعمیم آموخته ها به محیط خارج از مدرسه باشد . مدرسه کانونِ باز تولیدِ زندگی اجتماعی است . در واقع باید آموختن برای زیستن باشد و نه زیستن برای آموختن !

 

65 -اعتبار و اثر بخشی یک روش تربیتی باید به حسب پیامدهای آن ، آزمون شود. بالطبع نتایج این آزمون در شرایط مختلف ، متفاوت خواهد بود .

 

66 -اگر انتظارات تربیتی بیش از حد توان و استعداد کودک باشد اثر معکوس دارد. لذا محرک ها و توقعات تربیتی را به جا ، متناسب و در حد پذیرش مطرح نمایید .("کـُلُّ شی تَجاوزُ عَن حَدِّه اِنعَکَس اِلی ضِدهِّ "  هرچیزی که از حد و اندازه خود خارج شود نتیجه ای وارونه به بار خواهد آورد.)

 

67 -معلمان و مربیان برای هماهنگ کردن روش ها و توصیه های تربیتی خود باید خانواده را از طریق جلسات توجیهی و یا خبرنامه مدرسه مطلع ساخته و از این طریق آنان را از اقدامات روش های خود آگاه سازند .

 

68 -در هنگام طرح مسائل دینی با نوجوانان تعصبات شخصی خود را کنترل کنید و در مباحث متقابل ، وقار و آرامش خود را حفظ نمایید . قطعاً در یک فضای آرام و متعادل و به دور از مقاومت و تعصب ، پیام ها نافذتر و دل نشین تر است .

 

69 -تجارب مثبت و رفتارهای درستی که در موقعیت های طبیعی و واقعی از کودک سر می زند ، به عنوان منابع مهم تربیتی در معرض آنها قرار دهید . مربی باید در شکار فرصت ها و تجربه ها ، هنرمندی هوشیار باشد .

 

70 -هدف کوشش خود را از انتقال مفاهیم و رفتارهای تربیتی ، گروه همسالان قرار دهید. زیرا یکی از منابع مهم تغییر رفتار ، گروه همسالان و دوستان صمیمی نوجوان است .

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۳۰
یعقوب ایزدپناه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی