تأثیرات نماز در انسان
تأثیرات نماز در انسان
یَا عَلىُّ: تَارِکُ الصَّلاَةِ یَسأَلُ الرِجْعَة اِلىَ الدُّنْیا، وَ ذلِکَ قَوْلَ الله تعالى: «حَّتَى اِذا جَاءَ أَحَدَهُم الْمَوْت قالَ رَبِّ ارْجعون» (1)
اى على! تارک الصلاة (کسى که نماز را ترک کرده) طلب مىکند بر گشت به این دنیا را، و این سخن خداوند است در آیه 101 از سوره مؤمنون که مىفرماید: زمانى که مرگ یکى از آنان فرا مى رسد مى گویند: «خدایا ما را برگردان...»(2)
شرح حدیث:
یکى از علل سهلانگارى نمودن افراد در نماز شاید ندانستن تأثیرات نماز در انسان است، لذا در این جا به ده اثر از تأثیرات نماز اشاره مىنماییم:
تأثیر نماز در تربیت فرد و جامعه:
گرچه نماز چیزى نیست که فلسفهاش بر کسى مخفى باشد، ولى دقّت در متون آیات و روایات اسلامى ما را به ریزهکاریهاى بیشترى دراین زمینه رهنمون مىگردد:
1- روح، اساس، هدف، پایه، مقدّمه، نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خداست، همان «ذکر الله» است که در آیه 45 سوره عنکبوت آمده است: «... نماز را بر پا دار که نماز (انسان را) از زشتى ها و منکرات باز مىدارد و خداوند مىداند شما چه کارهایى انجام مىدهید». به عنوان برترین نتیجه بیان شده است.
2- نماز وسیله شستشوى از گناهان و مغفرت و آمرزش الهى است، چرا که خواه ناخواه نماز انسان را به توبه و اصلاح گذشته دعوت مى کند، لذا در حدیثى مىخوانیم، پیامبر (صلى الله علیه و آله) از یاران خود سؤال کرد: «اگر بر در خانه یکى از شما نهرى از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آیاچیزى از آلودگى و کثافت در بدن او مىماند؟
در پاسخ عرض کردند: نه، فرمود: نماز درست همانند این آب جارى است، هر زمان که انسان نمازى میخواند، گناهانى که در میان دو نماز انجام شده از میان مىرود.»
به این ترتیب جراحاتى که بر روح و جان انسان از گناه مىنشیند، با مَرهَم نماز التیام مىیابد و زنگارهایى که بر قلب مىنشیند زدوده مىشود.
3- نماز سدّى در برابر گناهان آینده است، چرا که روح ایمان را در انسان تقویت مىکند، و نهال تقوا را در دل پرورش مىدهد، و مىدانیم «ایمان» و «تقوا» نیرومندترین سدّ در برابر گناه است، و این همان چیزى است که در قرآن به عنوان نهى از فحشا و منکرات بیان شده است و همان است که در احادیث متعدّدى مىخوانیم: افراد گناهکارى بودند که شرح حال آنها را براى پیشوایان اسلام بیان کردند، فرمودند: غم مخورید، نماز آنها را اصلاح مىکند و کرد.
4- نماز، غفلت زداست، بزرگترین مصیبت براى رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگى مادّى و لذائذ زودگذر گردند، امّا نماز به حکم این که در فواصل مختلف، و در هر شبانهروز پنج بار انجام مىشود، مرتّباً به انسان اخطار مىکند، هشدار مىدهد، هدف آفرینش او را خاطر نشان مىسازد. موقعیّت او را درجهان به او گوشزد مىکند، و این نعمت بزرگى است که انسان وسیلهاى در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه قوّیاً به او بیدارباش گوید.
5- نماز خود بینى و کبر را در هم مىشکند، چرا که انسان در هر شبانهروز هفده رکعت و در هر رکعت دوبار پیشانى بر خاک در برابر خدا مى گذارد، خود را ذرّه کوچکى در برابر عظمت او مىبیند، بلکه صفرى در برابر بىنهایت.
پرده هاى غرور و خودخواهى را کنار مىزند، تکبّر و برترىجویى را در هم مىکوبد.
به همین دلیل امام على (علیهالسلام) در آن حدیث معروفى که فلسفههاى عبادات اسلامى در آن منعکس شده است بعد از ایمان، نخستین عبادت را که نماز است با همین هدف تبیین مىکند، مىفرماید: «خداوند ایمان را براى پاکسازى انسانها از شرک واجب کرده است و نماز را براى پاکسازى از کبر...»
6- نماز وسیله پرورش فضایل اخلاق و تکامل معنوى انسان است، چرا که انسان را از جهان محدود مادّه و چهار دیوار عالم طبیعت بیرون مىبرد، به ملکوت آسمانها دعوت مى کند، و با فرشتگان هم صدا و هم راز مى سازد، خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا مى بیند و با او به گفتگو بر مى خیزد.
تکرار این عمل در شبانهروز آن هم با تکیه روى صفات خدا، رحمانیّت و رحیمیّت وعظمت او، مخصوصاً با کمک گرفتن از سورههاى قرآنى بعد از حمد که بهترین دعوت کننده به سوى نیکیها و پاکیها است، اثر قابل ملاحظهاى در پرورش فضایل اخلاقى در وجود انسان دارد.
لذا در حدیثى از امیر مؤمنان على (علیه السلام) مىخوانیم که در فلسفه نماز فرمود: «نماز وسیله تقرّب هر پرهیزگارى به خداست.»
7- نماز به سایر اعمال انسان ارزش و روح مىدهد، چرا که نماز روح اخلاق را زنده مىکند، زیرا نماز مجموعهاى است از نیّت خالص و گفتار پاک و اعمال خالصانه، تکرار این مجموع در شبانهروز بذر سایر اعمال نیک در جان انسان مىباشد و روح اخلاص را تقویت مىکند; لذا در حدیث معروفى مىخوانیم که امیرمؤمنان على (علیه السلام) در وصایاى خود بعد از آن که فرق مبارکش با شمشیر ابن ملجم جنایتکار شکافته شد، فرمود: «خدا را، خدا را دربارۀ نماز، چرا که ستون دین شما است.»
مىدانیم هنگامى عمود خیمه درهم بشکند یا سقوط کند، هر قدر طنابها و میخهاى اطراف محکم باشد اثرى ندارد، همچنین هنگامى که ارتباط بندگان با خدا از طریق نماز از میان برود، اعمال دیگر را از دست خواهد داد.
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم: «نخستین چیزى که در قیامت از بندگان حساب میشود نماز است، اگر مقبول افتاد سایر اعمالشان قبول مى شود، واگر مردود شد سایر اعمال نیز مردود مىشود.»
شاید دلیل این سخن آن باشد که نماز رمز ارتباط خلق و خالق است. اگر به طور صحیح انجام گردد قصد قربت و اخلاص که وسیله قبولى سایر اعمال است در او زنده، مىشود، و گرنه بقیّه اعمال او مشوب و آلوده مىگردد و از درجه اعتبار ساقط مىشود.
8- از قطع نظر از محتواى خودش با توجّه به شرایط صحّت به پاکسازى زندگى دعوت مىکند، چرا که مىدانیم مکان نمازگزار، لباس نمازگزار، فرشى که بر آن نماز مىخواند، آبى که با آن وضو مىگیرد و غسل مىکند، محلّى که در آن غسل و وضو انجام مىشود باید از هرگونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد; کسى که آلوده به تجاوز، ظلم، ربا، غصب، کم فروشى، رشوه خوارى و کسب اموال حرام باشد چگونه مىتواند مقدّمات نماز را فراهم کند؟ بنابر این تکرار نماز در پنج نوبت در شبانهروز خود دعوتى است به رعایت حقوق دیگران.
9- نماز علاوه بر شرایط صحّت شرایط قبول یا به تعبیر دیگر شرایط کمال دارد که رعایت آنها نیز یک عامل مؤثّر دیگر براى ترک بسیارى از گناهان است.
در کتب فقهى و منابع حدیث، امور زیادى به عنوان موانع قبول نماز ذکر شده است، از جمله مسأله شرب خمر است که در روایات آمده: «نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر این که توبه کند.»
و در روایات دیگر تصریح شده که نماز کسى که زکات نمى پردازد قبول نخواهد شد، و همچنین روایات دیگرى که مىگوید: خوردن غذاى حرام، یا عُجب و خود بینى از موانع قبول نماز است، پیداست که فراهم کردن این شرایط قبولى تا چه حد سازنده است؟
10- نماز روح انضباط را در انسان تقویت مىکند، چرا که دقیقاً باید در اوقات معیّنى انجام گیرد که تأخیر و تقدیم آن هر دو موجب بطلان نماز است، همچنین آداب و احکام دیگر در مورد نیّت و قیام و قعود و رکوع و سجود و مانند آن که رعایت آنها، پذیرش انضباط را در برنامههاى زندگى کاملاً آسان مىسازد.
همه اینها فوایدى است که در نماز قطع نظر از مسأله جماعت وجود دارد، و اگر ویژگى جماعت را بر آن بیفزاییم ـ که روح نماز همان جماعت است ـ برکات بىشمار دیگرى دارد که اینجا جاى شرح آن نیست و بعلاوه کم و بیش همه از آن آگاهیم. (3)
1- سوره مؤمنون آیه 101.
2- درباره اهمیّت نماز و آثارش و مضرّات ترک نمودن آن به تفصیل در جلد سوّم انوار هدایت بحث شده است و براى اطلاع بیشتر به آن جا مراجعه شود.
3- تفسیر نمونه، ج 16، ص 94 ـ 289.
تهیه کننده:سید محمد میرعمادی