شیوه های مقابله با قلدری کودکان
شیوه های مقابله با قلدری کودکان
«هفته پیش با فرزندم - که کلاس اوله - رفتیم و براش یه جامدادی جدید خریدم؛ یه مدل جدید که از خیلی وقت پیش قول داده بودم که وقتی نوشتن اسم خودش رو یاد بگیره براش میخرم.
ولی فردای روز خرید که از مدرسه اومد، رفت توی اتاق. صداش که زدم، بیرون نیومد. رفتم سراغش، دیدم چشماش قرمزه. کاملا معلوم بود که گریه کرده. هر چی پرسیدم، گفت هیچی نشده. باباش هم هرچی باهاش حرف زد، جواب نداد. آخر سر هم، زد زیر گریه که دست از سر من بردارین. شب که داشتم کیفشرو چک میکردم، دیدم جامدادی جدیدش نیست و به جاش یه جامدادی کهنهست.»
«دیروز دخترم که از مدرسه رسید، هنوز لباسهاشرو درنیاورده بود که زد زیر گریه. اولش از شدت گریه حتی نمیتونست حرف بزنه. بعد از 10دقیقه که آروم شد، گفت که امروز زنگ تفریح بچهها توی بازی راهش ندادن. همهش هم زیر سر یکی از همکلاسیهاشه که از دختر من خوشاش نمییاد. او به بچهها گفته که حق ندارن دختر منرو تو بازی راه بدن.»
قلدریکردن، قربانیشدن و شاهد ماجرایی غمانگیز بودن، وضعیتهایی هستند که میتوانند تجربه تلخ و عوارض پایداری به همراه داشته باشند. البته ممکن است تا صحبت از قلدری میشود، تصاویری خاص برای شما تداعی شود. اما واقعا منظور از قلدری چیست؟
امان از شوخیهای گریهدار
در فیلمها زمانی که میخواهند بچه قلدری را در مدرسه نشان دهند، قلدری فیزیکی را نمایش میدهند؛ کودکی که به زور از همکلاسیهای خود پول میگیرد. باید توجه داشت که این نوع قلدری موارد دیگری را نیز شامل میشود، از جمله: بهزورگرفتن و تصاحب وسایل از همکلاسیها یا کتکزدنشان.
البته منظور از کتکزدن این نیست که کودک قربانی لزوما با صورتی کبود به خانه میرود. گاه کبودیهای جزئی بر اثر نیشگونگرفتن یا سرخیهایی در پشت کودک، میتواند تنها نشانههای این ماجرای ناراحتکننده باشد. البته بعضی وقتها مثل زمانی که دختری موی همکلاسی خود را میکشد تا او را وادار به انجام کاری کند، این نشانههای جسمی غیرقابل رؤیت هستند.
شاید در بسیاری مواقع آغاز قلدری عاطفی با شوخی باشد؛ مثل زمانی که برای خنده و شوخی، بچهها اسامی یا القابی را به هم نسبت میدهند و این سرآغازی است برای داستانی که همیشه پایانی غمانگیز دارد. موارد دیگری که در این طبقه قرار میگیرند عبارتند از: نگاههای تند، مسخرهکردن، در گوشی درمورد دیگـری حـرفزدن، تـکه انداختن و غیبتکردن.
قربانی تلافی میکند
معمولا نابرابری در خانه یا زورگویی یکی از والدین یا خواهر و برادری بزرگتر میتواند یکی از اصلیترین دلایل قلدری بچهها در مدرسه و در مقابل دیگر بچهها شود.
البته این تنها علت نیست چون گاهی اوقات بچهای که در خانه قدرت زیادی دارد و در خانه حرف، حرف اوست نیز مستعد این نابهنجاری است.
به این فهرست، عصبانیت از والدین و ناتوانی در بیان آن به دلیل ترس یا دیگر دلایل را نیز اضافه کنید. باید توجه داشت که در مورد قلدری، چرخهای وجود دارد که متاسفانه در اکثر مواقع نیز تکرار میشود؛ قربانیان قلدری، خود در جایی دیگر - زمانی که فرصتی مییابند - دیگران را قربانی میکنند. باید توجه داشت که هرچه زودتر این چرخه شکسته شود، بهتر است.
البته ممکن است با خود فکر کنید که کودکانی را میشناسید که در خانه مورد ظلم و زورگویی قرار میگیرند اما در محیط مدرسه نه تنها کودکانی آراماند که حتی در رابطه با دیگر کودکان، به قول معروف توسریخور نیز هستند.
در این رابطه باید توجه داشت کودکی که دارای قدرت فیزیکی نسبی، هوش اجتماعی بالا و بهویژه قدرت بالا در روابط بین فردی است، بیشتر احتمال دارد که دست به زورگویی و قلدری در مدرسه بزند. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، این است که اثرات چنین تجربیاتی تا دوران بزرگسالی نیز ادامه پیدا کرده و در روابط بعدی زندگی مثل زناشویی، ارتباط با والدین یا در محیطهای کاری، خود را نشان میدهد.
فرشتههای کوچک، قلدران بزرگ
قلدریکردن میتواند در فرد زورگو نوعی عزت نفس کاذب ایجاد کند. احساس قدرت و مهمبودن، عاملی است که میتواند بچهها را تشویق به ادامه این کار کند. از طرف دیگر، قلدریکردن همیشه و همیشه نیاز به تماشاچی دارد؛ تماشاچیانی که این احساس عزت نفس کاذب را تقویت میکنند. از طرف دیگر، بعضی قلدران به دلایلی خاص دچار کمبود همدلی یا مهربانی هستند؛ برای همین فکر میکنند که این اتفاقات در هر حال بر سر قربانیان آنها میآمده و در نتیجه همین طرز تفکر، چندان دچار احساس گناه نمیشوند.
منبع : همشهری – باتغییر و تلخیص