وصیت نامه شهید ایزدپناه
شهید نادر ایزدپناه
تاریخ تولد :1344 |
نام پدر :زکی |
تاریخ شهادت : 22/11/1364 |
محل تولد :خوزستان /باغ ملک / منگنان |
طول مدت حیات :20 |
محل شهادت :فاو |
مزار شهید : روستای دره بنیاب |
نادر در سال 1344 در روستای منگنان از توابع شهرستان باغملک استان خوزستان دیده بر جهان گشود. با تولّد او خانهی پدری رونق دیگری یافت. 6 ساله بود که به مدرسه رفت و در آغازین روزهای تحصیل غم سنگینی بر زندگیاش سایه افکند و او مادر را از دست داد. نادر با وجود مشکلات بسیار، دوران ابتدایی را به پایان رساند و در مدرسهی راهنمایی شهرستان باغملک به تحصیل پرداخت.
سالهای پیروزی انقلاب را در دوران دبیرستان تجربه کرد و فعالیتهای خود را با پخش و نشر اعلامیه و الصاق شبانه عکسهای امام بر روی دیوار و بعدها با عضویت در سپاه و بسیج ادامه داد. ایزدپناه بعد از اخذ مدرک دیپلم در سال 1360 در دانشسرای تربیت معلم شهید اندرزگوی تهران در رشتهی الهیات پذیرفته شد و در کنار تحصیل، مسئولیت فرماندهی بسیج را پذیرفت. سال 1362 به عنوان مدیر مدرسهی راهنمایی صیدون معرفی گشت و در همان سال مسئولیت حفاظت اطلاعات سپاهپاسداران را بر عهده گرفت. سال 1364 نادر در امتحانات ورودی دانشگاه تهران در رشتهی الهیات پذیرفته شد. بعد از 7 ماه تحصیل با جمعآوری کمکهای دانشجویان برای جبههها یک آمبولانس خرید و به جبهه فرستاد. چندی بعد خود نیز قدم به عرصهی ایثار نهاد و در عملیات والفجر 8 حماسهای باشکوه آفرید.
بیست و دوم بهمنماه سال 1364 روز عروج ایزدپناه به بارگاه الهی بود. او در سن 20 سالگی در جرگهی برگزیدگان امت رسول (ص) قرار گرفت.
منبع:مطالب ارسالی از دانشگاه تهران
.................................................................................................................................................
« وصیت نامه »
کلام خویش را به نام تو آغاز نمودهام مولایی که تمام مدادها و برگها قاصرند از وصف تو. لحظهلحظههای عمرم آرزویم این بود که بتوانم سعادت در راه تو را داشته باشم؛ هماکنون که مرا توفیق چنین خدمتی نمودی سپاسگزارم. بزرگترین افتخار من این است: رسیدن به درجهی والای انسانیت یعنی شهادت.
بارالها اگر تو به فریاد این ملت نرسی، کدامین دادگاه فریاد مظلومیت ما را خواهد شنید. اما وصیت من به ملت ایران! اکنون که دنیا را تاریکی و ظلمت فرا گرفته... آیا سکوت و بیتفاوتی خیانت نیست و اینک افتخار من این است که در راه اهداف حسینی پیرو خمینی علیه استکبار جهانی قدم برمیدارم و با خون خود نهال اسلام را آبیاری نمود.
ای پدر! من امانتی هستم نزد تو که باید امانت را به صاحبش برگردانی. اگر خفه شوم سازش نخواهم کرد؛ مردن حق است چه بهتر که در راه خدا و وطن و دفاع از اسلام باشد. جالوتها و فرعونهای زمان بدانند که ملت ما هر چه شکستهتر شود، تیزتر میگردد. ای پدر! گرچه میدانم از دست دادن من برای تو مشکل است، ولی حضرت علی (ع) وقتی فاطمه (س) را از دست میدهد، پناه بر خدا میبرد.گرچه این تمثیل قابل قیاس نیست ولی از آنجایی که ما پیرو علی (ع) هستیم، باید سنت الهی را عمل کنیم. وصیت من به خواهرانم این است که ادامهدهندگان راه زینب (س) باشند. بر من گریه نکنند چون شهید گریه ندارد. شهادت پیوستن به لقا الله است؛ چه خوب است انسان در راه مکتب و دینش آن هم به تقلید از رهبری اینچنین شهید شود. دشمن امروز در میدان جنگ شکست خورد....
منبع:مطالب ارسالی از دانشگاه تهران
..............................................................................................................................................................................
اسامی شهدای روستای دره بنیاب
۱. شهید نادر ایزدپناه
۲. شهید محمد علی باغ شیرین
۳. شهید رضا بیر
۴. شهید علی حسین برنا
۵. شهید اله رحم برهمن
۶. شهید علی بدری پور
۷. شهید کهنه پوش بیر